احمد شاملو

ساخت وبلاگ
آدم خيلي حقيرهبازيچه ي تقديرهپل بين دو مرگهمرگي كه ناگزيرهحتي خود تولدآغاز راه مرگهحديث عمر و آدمحديث باد و برگهآغاز يك سفر بودوقتي نفس كشيديمبا هر نفس هزار باربه سوي مرگ دويديمتو اين قمار كوتاهنبرده هستي باختيمتا خنده رو ببينيماز گريه آينه ساختيمآدم خيلي حقيرهبازيچه ي تقديرهپل بين دو مرگهمرگي كه ناگزيرهفرصت همين امروزهبراي عاشق بودنفردا مي پرسيم از همغريبه اي يا دشمناي آشناي امروزعشق منو باور كنف احمد شاملو...ادامه مطلب
ما را در سایت احمد شاملو دنبال می کنید

برچسب : اردلان,سرفراز, نویسنده : esmaeil33 بازدید : 34 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 9:48

خداونداخداوندااگر روزی بشر گردیزحال بندگانت با خبر گردیپشیمان می شدی از قصه خلقتاز اینجا از آنجا بودنت !خداوندا!اگر روزی ز عرش خود به زیر آییلباس فقر به تن داریبرای لقمه ی نانیغرورت را به زیر پای نا مردان فرو ریزیزمین و آسمان را کفر می گویی نمی گویی؟خداوندااگر با مردم آمیزیشتابان در پی روزیز پیشانی عرق ریزیشب آزرده ودل خستهتهی دست و زبان بستهبه سوی خانه باز آییزمین آسمان را کفر می گویی نمی گویی؟خد احمد شاملو...ادامه مطلب
ما را در سایت احمد شاملو دنبال می کنید

برچسب : کارو,کفرنامه, نویسنده : esmaeil33 بازدید : 30 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 9:48

برقلّه ایستادم.

آغوش بازکردم.

تن رابه باد صبح،

جان را به افتاب سپردم.

روحِ یگانگی

بامهر.باسپهر،

باسنگ،بانسیم،

با آب،باگیاه،

درتاروپود من جریان یافت!

موجی لطیف،بافته از جوهرِجهان،

تاعمقِ هفت پردهُ تن را ز هم شکافت.

"من"را زتن ربود!

"ما"ماند،

راه یافته در جاودانگی!

*فریدون مشیری*

+ نوشته شده در  دوشنبه بیست و ششم تیر ۱۳۹۶ساعت 18:13  توسط اسماعیل پورسروندانی  | 
احمد شاملو...
ما را در سایت احمد شاملو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : esmaeil33 بازدید : 31 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 5:15

  می خواهم نباشم... دور شوم نقطه شوم و بعد ، همانجایی که هر روز خورشید می خوابد ؛ محو شوم ! میخواهم لابلای پـَرِآبی مرغ ها پرواز کنم... تا ماه که نه ، تا مریخ نباشم ! آنجا میانِ هیاهوی ستارگانِ گداخته ، یکه تازی کنم و بعد ... باز هم نباشم ! دور تا دور فلک را چرخ بزنم ، و دوباره محو باشم .. و نباشم احمد شاملو...ادامه مطلب
ما را در سایت احمد شاملو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : esmaeil33 بازدید : 38 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 5:15

 چگونه قطره قطره آب می شود  چگونه سایه سیاه سرکشم  اسیر دست آفتاب می شود   نگاه کن  تمام هستیم خراب می شود  شراره ای مرا به کام می کشد  مرا به اوج می برد  مرا به دام میکشد   نگاه کن  تمام آسمان من  پر از شهاب می شود  تو آمدی ز دورها و دورها  ز سرزمین عطر ها و نورها  نشانده ای مرا کنون به زورقی  ز عا احمد شاملو...ادامه مطلب
ما را در سایت احمد شاملو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : esmaeil33 بازدید : 35 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 5:15

شاخه ها پژمرده است.

سنگ ها افسرده است.

رود می‌نالد.

جغد می‌خواند.

غم بیاویخته با رنگ غروب.

می‌تراود ز لبم قصه سرد:

دلم افسرده در این تنگ غروب.

+ نوشته شده در  سه شنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۹۶ساعت 13:19  توسط اسماعیل پورسروندانی  | 
احمد شاملو...
ما را در سایت احمد شاملو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : esmaeil33 بازدید : 31 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 5:15

ما در ظلمت‌ایم
بدان خاطر که کسی به عشق ما نسوخت
ما تنهاییم


چرا که هرگز کسی ما را به جانب خود نخواند
عشق‌های معصوم ، بی‌کار و بی انگیزه‌اند
و دوست داشتن


از سفرهای دراز تهی‌دست باز می‌گردد 
دیگر
امید درودی نیست 
امید نوازشی نیست 

+ نوشته شده در  پنجشنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۶ساعت 2:27  توسط اسماعیل پورسروندانی  | 
احمد شاملو...
ما را در سایت احمد شاملو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : esmaeil33 بازدید : 34 تاريخ : پنجشنبه 29 تير 1396 ساعت: 5:15